جدول جو
جدول جو

معنی مایه کوبی - جستجوی لغت در جدول جو

مایه کوبی
واکسیناسیون
تصویری از مایه کوبی
تصویر مایه کوبی
فرهنگ واژه فارسی سره
مایه کوبی
داخل کردن مایه ضد مرض در بدن بیمار از راه تزریق تزریق مایه (واکسن) ببدن بمنظور پیشگیری یا معالجه ناخوشیها واکسیناسیون
فرهنگ لغت هوشیار
مایه کوبی
تزریق مایه (واکسن) به بدن به منظور پیشگیری یا معالجه ناخوشی ها، واکسیناسیون
تصویری از مایه کوبی
تصویر مایه کوبی
فرهنگ فارسی معین
مایه کوبی
مایۀ ضد بیماری به بدن کسی داخل کردن، تلقیح واکسن، واکسینوتراپی
تصویری از مایه کوبی
تصویر مایه کوبی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جاده کوبی
تصویر جاده کوبی
عمل جاده کوب راه صاف کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مایه کاری
تصویر مایه کاری
فروش کالا بقیمت خرید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مایه کاری
تصویر مایه کاری
فروش کالا به قیمت خرید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماهی کولی
تصویر ماهی کولی
در علم زیست شناسی نوعی ماهی کوچک با قدی در حدود ۳۰ سانتی متر، شکمش سفید و پشتش آبی رنگ است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پای کوبی
تصویر پای کوبی
پاکوبان، رقص کنان، در حال پاکوفتن، پای کوبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میخ کوبی
تصویر میخ کوبی
کوبیدن میخ درجایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پای کوبی
تصویر پای کوبی
عمل کوفتن پای بر چیزی، رقص
فرهنگ فارسی معین